املاء صحیح واژه ی هرمنویتیک
شاید بد نباشد که در خصوص انتخاب « hermeneutics» و نه « hermeneutic» برای نام گذاری رشته ی هرمنویتیک یادداشتی فنی اضافه کنم. جیمز م. رابینسون در The New hermeneutic این نکته را مطرح کرده است که
ریچارد ا.پالمر
مترجم: محمد سعید حنایی کاشانی
مترجم: محمد سعید حنایی کاشانی
شاید بد نباشد که در خصوص انتخاب « hermeneutics» و نه « hermeneutic» برای نام گذاری رشته ی هرمنویتیک یادداشتی فنی اضافه کنم. جیمز م. رابینسون در The New hermeneutic این نکته را مطرح کرده است که هیچ توجیه زبان شناختی برای وجود s در پایان این کلمه وجود ندارد؛ « arithmetic» و « rhetoric» نیز s لازم ندارند و هر دو به رشته ای عام اشاره می کنند. وانگهی، « hermeneutics» در دیگر زبان های جدید نیز مفرد مؤنث است - آلمانی:hermeneutik ؛ فرانسوی: hermeneutique - و از hermeneutica در زبان لاتینی می آید. رابینسون همچنین این نکته را مطرح کرده است که افتادن این s نیز می تواند متضمن چرخش تازه ای در نظریه ی هرمنویتیکی باشد، نظریه ای که جنبش New Hermeneutic[« هرمنویتیک نوین»] نام گرفته است.
من در متقاعد کننده بودن استدلال این متکلّم برجسته ی امریکایی از حیث زبان شناسی شک نمی کنم و حفظ s در « hermeneutics» به تعبیر خودم را به معنای رد موضع هرمنویتیکی ارائه شده به وسیله ی جنبش New Hermeneutic نمی شمارم. بلکه به عکس، مساهمت هایدگر و گادامر در hermeneutics مبنای جنبش هرمنویتیک نوین است و من قصد دارم از رویکرد دقیقاً زبان شناختی به علم هرمنویتیک دور شوم و جنبه ی پرثمر نظر پدیدارشناختی آن ها را در باب مسئله ی هرمنویتیکی پیشنهاد کنم. به هر تقدیر، تصمیم دارم « hermeneutics» را به دلایل دقیقاً عملی به همین صورت غلط دست نخورده بگذارم، زیرا این کلمه بدون افزودن این مشکل هم چندان که باید عجیب و نامأنوس است.
البته در انعطاف پذیری استعمال این تعبیر با حفظ s نیز محاسنی نهفته است، محض نمونه، می توان با استفاده از این لفظ به حوزه و رشته ی علم هرمنویتیک به طور عام اشاره کرد و همچنین به نظریه ی خاص بولتمان با تعبیر هرمنویتیک بولتمان اشاره کرد. مضافاً آن که در مقام صفت می توان از « hermeneutic»/ هرمنویتیک یا « hermeneutical»/ هرمنویتیکی استفاده کرد - چنان که در نظریه ی هرمنویتیک یا کلام هرمنویتیک. از آن جا که « هرمنویتیک» در تلفظ مانند صفت به گوش می رسد مگر این که حرف تعریف « the» یا موصوف دیگری با آن همراه باشد و از آن جا که وجود این s به معنای « قواعد» و « نظریه»[ یا علم] است، همان استعمال متداول کلمه بهتر به نظر می آید.
منبع مقاله :
ا. پالمر، ریچارد؛ (1391)، علم هرمنویتیک، محمد سعید حنانی کاشانی، تهران: سازمان چاپ و انتشار اوقاف، چاپ هفتم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}